شهید تاج الدین بیگی از دلاورمردان این مرز و بوم بود که با پوشیدن لباس سبز خدمتی در راه امنیت این مرز و بوم
و مردم کشورش آغاز کرد. او در یکی از روزهای خداوند در شهریور ماه سال 1337 در روستای ورسفلی از توابع
شهرستان گل و گلاب، شهر محلات در خانوادهای زحمتکش و روستایی پای به عرصه وجود نهاد تا سربازی از سربازان
اسلام باشد و قهرمانی از قهرمانان تاریخ این مرز و بوم که نامش در بلندای تاریخ ایران بدرخشد.
دوران کودکی اش را در کنار پدر و مادر به آموزش و یادگیری سپری شد به گونه ای که روزها را در کنار پدر بود
و شب ها را در کنار مادر درس زندگی و ایستادگی و استقامت در برابر مشکلات و سختی ها می آموخت.
پدرش میگوید: پسری فعال و زرنگ بود تحصیلاتش را در مدرسهای در شهرستان محلات آغاز کرد و تا پنجم
ابتدایی بیشتر ادامه نداد. پس از انقلاب اسلامی با تاسیس س اه پاسداران به این نهاد انقلابی پیوست و همزمان در کارهای
کشاورزی یاور و مددکار من بود و در اخلاق عرفانی و شخصیاش خیلی به نماز اهمیت میداد و سعی داشت که
نمازش را اول و قت و در مسجد بخواند.
برادر شهید میگوید: با هم ارتباط خوبی داشتیم، تاج الدین نقش معلم را برایم داشت و من در زندگی هر چه دارم
از تاج الدین است. پدرم وضع مالی خوبی نداشت و چون در روستای ما مدرسه نبود برای درس خواندن به محلات
می آمدیم و به همین خاطر پدرم قادر به تامین هزینه های ما نبود. تاج الدین به پدرم گفته بود که من با شمس الدین به
محلات می روم. خانه ای کرایه می کنیم و درس می خوانیم. اینگونه شد که به محلات رفتیم خانه ای کرایه کردیم و
تاج الدین کار می کرد و من درس میخواندم و هیچ گاه نگذاشت که من کمبودی احساس کنم مثل پدری دلسوز بود
برای من، روزهایی هم که کار نمیکرد در منزل لباسهای مرا می شست و اتو میزد. همیشه توصیه های اخلاقی و
فرهنگی و مذهبی و نگاه درست به زندگی به من می داد و مانند یک معلم مراقب رفتار و کردارم بود.
شهید تاج الدین بیگی با پیروزی انقلاب اسلامی و تاسیس سپاه پاسداران انقلاب به خدمت این نهاد در آمد تا لباس
خدمت پاسداری بر تن کند و از کیان این مرز و بوم و امنیت ایران اسلامی دفاع کند. جنگ که آغاز شد در بین
رزمندگانی بود که مردانه ای تاده بودند و می جنگیدند. حدود 17 ماه در خدمت سپاه اسلام بود و آخرین مسئولیتی هم
که داشت معاونت گروهان بود.
شهید بیگی در نهایت بعد از این همه حضور فعال در جبهه در اولین روز از اسفند ماه سال 1363 در منطقه ی عملیاتی
طلائیه که با ریختن خون امثال تاج الدین این خار به طلایئه ناب تبدیل شد، در یک عملیات پدافندی بر اثر اصابت
ترکش به پهلو و سرش به شهادت رسید. پیکر مطهرش را در روستای ورین به خاک سپردند.
برادرش جمال الدین نیز در شهریور ماه 1360 در دارخوین به شهادت رسید
زندگینامه
وصیت نامه
به ک انی که در راه خدا کشته میشوند مرده نگویید بلکه آنان زندهاند و نزد خدا روزی میخورند. 1
ای عزیزان دست از اص امامت رهبری ولایت فقیه بر ندارید زیرا رهبری و امامت است که ما را از ظلم و ستم
نجات داده و همواره از انحراف جلوگیری مینماید.
آن ک ی که به سوی خدا و رسولش) ()از موقع و مکان خویش( روان گردد و مرگ او را فرا رسد به تحقیق که
پاداش او با خداست و خدا پیوسته بر خلق آمرزنده و مهربان است.
ای خدای متعال تو خودت آگاهی که در دل من چی ت و بجز کلام تو چه چیزی میتوانم برای عزیزانی که من
خار پای آنها نمیشوم، بنوی م.
ای برادران پاسدار، من خجالت میکشم برای شما پیامی بدهم، من از همه شما کوچکترم ولی در این آخر از همه
شما عزیزان حلالیت میطلبم و این پیام را از من داشته باشید و خدا خودش فرموده:وَمَنْ یُطِعِ اللَّهَ وَالرَّسُولَ فَأُولَئِکَ مَعَ الَّذِینَ أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَیْهِمْ مِنَ النَّبِیِّینَ وَالصِّدِّیقِینَ وَالشُّهَدَاءِ وَالصَّالِحِینَ وَحَ نَ أُولَئِکَ
رَفِیقًا . 1
و ک انى که از خدا و پیامبر) ( اطاعت کنند در زمره ک انى خواهند بود که خدا ایشان را گرامى داشته ]یعنى[ با
پیامبران و راستان و شهیدان و شای تگانند و آنان چه نیکو همدمانند.
خلاصه برادران م ئولیت سنگینی را قبول کردهاید و تا آخر باید بروید و استقامت کنید از خداوند متعال بخواهید
به شما صبر و استقامت بدهد تا بتوانید این وظیفه سنگین را آن طور که خدا راضی باشد به پایان برسانید. همه شما
میدانم بهتر از من میدانید ولی چند جمله برای تذکر عرض میکنم؛ ای عزیزان این انقلاب شکوهمند ایران مفت به
دست نیامده، چه خونها گرانبهایی که ریخته نشده، چه عزیزانی که در این راه شهید نشدهاند و چه خون دلهایی که
خُرده نشده و چه فرزندانی که در سنین کودکی بیسرپرست نشدهاند، چه مادرانی که داغدار نشدهاند، چه پدرانی که
عزادار نشدهاند، چه خانههایی که ویران نشده است و امثال اینها زیاد است.
آیا وظیفه تک تک ما چی ت آیا باید فقط به فکر خودمان و زندگیان باشیم و ظلم همه را بگیرد آیا میدایند که
اگر دلاورانی که مث کوه جلو دشمن را گرفتهاند خدای نکرده بگذارند و بیایند. دشمن چه به سر ما میآورد. میدانید
که باید همه آن موقع از غصه بمیریم.
ای برداران باید پاسدار واقعی باشید باید پاسدار اسلام و قرآن باشید باید پاسدار خون شهیدان باشید نکند خدای
نکرده در آن دنیا پیش آنها رو سیاه باشیم، نکند جلوی ما را بگیرند و از ما جواب بخواهند. آنوقت جواب آنها چه
بدهیم. ای عزیزان فقط متوس به خدا بشوید و از او کمک بخواهید و از امام) ( و جمهوری اسلامی و انقلاب حمایت
کنید تا خدا هم به شما اجر فراوان بدهد.
وَالَّذِینَ قُتِلُوا فِی سَبِی اللَّهِ فَلَنْ یُضِ أَعْمَالَهُمْ . 2
ک انى که در راه خدا کشته شدهاند هرگز کارهایشان را ضایع نمىکند.
ملت شهید پرور ایران این بنده کوچک خدا در زنده بودنم توان تم خدمتی برای شما انجام بدهم شاید با مردنم
نتوانم خدمتی کرده باشم و دل خانواده شهداء از من راضی باشد.
وَمَنْ یُطِعِ اللَّهَ وَالرَّسُولَ فَأُولَئِکَ مَعَ الَّذِینَ أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَیْهِمْ مِنَ النَّبِیِّینَ وَالصِّدِّیقِینَ وَالشُّهَدَاءِ وَالصَّالِحِینَ وَحَسنَ أُولَئِکَ
رَفِیقًا . 1
و کسانى که از خدا و پیامبر(ص)اطاعت کنند در زمره کسانى خواهند بود که خدا ایشان را گرامى داشته ]یعنى[ با
پیامبران و راستان و شهیدان و شای تگانند و آنان چه نیکو همدمانند.
خلاصه برادران مسئولیت سنگینی را قبول کردهاید و تا آخر باید بروید و استقامت کنید از خداوند متعال بخواهید
به شما صبر و استقامت بدهد تا بتوانید این وظیفه سنگین را آن طور که خدا راضی باشد به پایان برسانید. همه شما
میدانم بهتر از من می دانید ولی چند جمله برای تذکر عرض میکنم؛ ای عزیزان این انقلاب شکوهمند ایران مفت به
دست نیامده، چه خونها گرانبهایی که ریخته نشده، چه عزیزانی که در این راه شهید نشده اند و چه خون دل هایی که
خُرده نشده و چه فرزندانی که در سنین کودکی بیسرپرست نشدهاند، چه مادرانی که داغدار نشدهاند، چه پدرانی که
عزادار نشدهاند، چه خانههایی که ویران نشده است و امثال اینها زیاد است.
آیا وظیفه تک تک ما چیست آیا باید فقط به فکر خودمان و زندگیان باشیم و ظلم همه را بگیرد آیا میدایند که
اگر دلاورانی که مثل کوه جلو دشمن را گرفتهاند خدای نکرده بگذارند و بیایند. دشمن چه به سر ما میآورد. میدانید
که باید همه آن موقع از غصه بمیریم.
ای برداران باید پاسدار واقعی باشید باید پاسدار اسلام و قرآن باشید باید پاسدار خون شهیدان باشید نکند خدای
نکرده در آن دنیا پیش آنها رو سیاه باشیم، نکند جلوی ما را بگیرند و از ما جواب بخواهند. آنوقت جواب آنها چه
بدهیم. ای عزیزان فقط متوس به خدا بشوید و از او کمک بخواهید و از امام(ره) و جمهوری اسلامی و انقلاب حمایت
کنید تا خدا هم به شما اجر فراوان بدهد.
وَالَّذِینَ قُتِلُوا فِی سَبِی اللَّهِ فَلَنْ یُضِ أَعْمَالَهُمْ . 2
ک انى که در راه خدا کشته شدهاند هرگز کارهایشان را ضایع نمىکند.
ملت شهید پرور ایران این بنده کوچک خدا در زنده بودنم توانستم خدمتی برای شما انجام بدهم شاید با مردنم
نتوانم خدمتی کرده باشم و دل خانواده شهداء از من راضی باشد.
ای برادران و ای عزیزان از اص امامت و رهبری و ولایت فقیه دست بر ندارید زیرا رهبری و امامت است که ما را
از ظلم و ستم نجات داده و همواره از انحراف مردم جلوگیری می نماید. به خدا قسم، آمریکا و شوروی به درد ما
نمیخورد، اسلام و قرآن بدرد ما میخورد سعی کنید از دین خدا پاسداری کنید و شهداء را فراموش نکنید، سعی کنید
هدف و مقصد اینها را بشناسید و راه آنان را دنبال نمایید، گول دنیای فریبنده را نخورید که ریشه تمام گناهان حد
الدنیا است.
مصاحبه
يک خاطره از حاجي و برادرش جمال الدين بيگي
قبل از پيروزي انقلاب سپاه دانشي تشکيل داده بودند . دو معلم زن بي حجاب به روستا آورده بودند تا به بچه ها درس بدهند مردم روستا از اين مساله ناراحت بودند گفتند اينها نبايد اينجا باشند .
يک روز به حاجي گفتم مي آيي در يک برنامه اي شرکت کني گفت گفت بله من دنبال اين جور کارهايم تو انجمن که يک حالت هياتي داشت فعاليت هاي سياسي داشتيم . يک بار به حاجي گفتم تاج الدين مي خواهيم يک نامه به اين معلم ها بنويسيم که حجابشان را رعايت کنند چه جوري نامه را به آنها بدهيم گفت شما نامه را بنويسيد من راهش را مي دانم گفتم آخر مي خواهيم از راه معمولي باشه گفت من يک راهي مي دانم خيلي هم قانوني نامه را مي نويسيم مي گذاريم توي کفش هايشان . چند بار نامه نوشتيم وبه آنها رسانديم از همين راه . به رئيسشان شکايت کردند .
آنها وقتي آمدند گفتند ما که جز حرف خوب توي اين نامه ها نمي بينيم راست مي گفت آخر ما نامه را از قول حضرت فاطمه “سلام الله عليها” نوشته بوديم .
اي زن به تو از فاطمه اينگونه خطاب است
ارزنده ترين زينت زن حفظ حجاب است
بعد گفت اما اگر کسي که نامه را نوشته معلوم شود برايش درد سر مي شود. آخرش هم اين معلم ها قبول نکردند .بعد از مدتي ما ديديم آنها روسري سر کرده اند و به کلاس مي روند تعجب کرديم گفتيم خوب کم کم گوش کردند . حاجي گفت نمي داني جمال الدين ما چه کار کرده . جمال الدين فهميده بود که ما چه کار کرديم خودش تنهايي کاغذي نوشته بود و گذاشته بود توي کفش هايشان
“اگر روسري سرتان نکنيد آب اسيد به صورتتان مي ريزيم ”
وقتي حاجي اين را تعريف کرد خنديديم و گفتيم حرف حساب که سرشان نمي شد ما هم همين کار را بايد مي کرديم .
جمال الدين خيلي انسان پر شوري بود قبل از پيروزي با شهيد يونس بهرامي و شهيد حسين زهرابي مي رفتند روي منبع آب شعار مي نوشتند . مادرش خدا رحمتش کند مي گفت من جمال الدين را وقف اسلام کرده ام .
روحيه حماسي داشت توجبهه مش احمدي بود اهل کردستان يک ماجرايي تعريف مي کرد از درگيري اش با يک منافق. جمال الدين هر روز صبح که بلند مي شد مي گفت مش احمد تعريف کن.
شهدا تمثال هاي خلوصي هستند که خداوند متاع وجودشان را تنها براي خود خريده است .
تاج الدين عزيز و جمال الدين خوبمان به راستي خدا از همان اول شما را براي اسلام آورد . از همان اول شما را در دامان مادري پروراند که جز خوبي و مهرباني و صفا وصداقت نبود به حق که شما را خوب و به جا تاج دين و جمال دين نام دادند .عزيزان ما مادرتان از همان اول شما را براي خود نخواست به خاطر همين هم هيچ گاه شکوه اي نکرد و شهادت شما را جز افتخار خود نمي دانست لاله هاي پر پر شده مادر اکنون که او را در بهشت به آغوش مشتاق و منتظر خود گرفته ايد ما ، همسايگان دنيايي تان را از ياد نبريد و برايمان دعا کنيد تا ديني به گردنمان نماند وشرمنده سيد و سالارتان نباشيم.