شهید سعید شیرین کلام در دوم مرداد ماه در روستای طایقان از توابع شهرستان محلات به دنیا امد.تا کلاس دوم راهنمایی درس خواند.او نوجوان فعال وشادبی بود در تمامی محافل شرکت میکرد وبا انجمن اسلامی روستا نیز همکاری می نمود. در سال 1362 به خدمت سربازی فرا خوانده شد و او بلادرنگ خود را به ژاندارمری معرفی کرد و دفترچه اماده به خدمت مقدس سربازی را دریافت نمود. در تاریخ 63/5/20 به سربازی اعزام شد.او را برای دوره اموزشی به پادگان شهید همت در کرمانشاه بردند و مدت دو ماه در ان پادگان اموزش دید. به هر صورت دوران اموزشی خودش را در پادگان شهید حاج همت روانسر به پایان رساند و پس از پایان دوره اموزشی به جبهه اعزام شد. او پاسدار وظیفه گردان امام رضا (ع) از لشکر 17 علی بن ابی طالب (ع) بود و پس از سه ماه حضور در خط مقدم جبهه سرانجام در طلائیه در شازدهمین روز از دی ماه سال 1363 بر اثر اصابت ترکش به سر و سینه اش به شهادت رسید. پنج روز بعد پیکر مطهر شهید را به محلات اوردندو در روز بعد به زادگاهش روستای طایقان منتقل و پس از تشیع در کنار دوستان شهیدش رحمت،عباس،مسعود،سیف الله و علیجان به خاک سپرده شد. مادر شهید میگوید:قبل از اعزام به جبهه از همه خداحافظی کرده بود ولی به ما چیزی نگفته بود. خاله شهید از او پرسید:با پدر و مادرت خداحافظی کردی؟ در جواب میگوید: نه، میخواستم بگویم ولی دلم نیامد که ناراحتشان کنم. شما از طرف من به ان ه بگویید که برای من گریه نکنند ما راه خود را یافته ایم. امام (قدس سره) راه را به همه جوانان نشان داده است.حال انتخاب با خود ان هاست بگویید می رویم تا اسلام و امام (قدس سره)و عاشورا بمانند از قول من از ان ها خداحافظی کنید.
زندگینامه
مصاحبه
مادر شهید میگوید:قبل از اعزام به جبهه از همه خداحافظی کرده بود ولی به ما چیزی نگفته بود. خاله شهید از او پرسید:با پدر و مادرت خداحافظی کردی؟ در جواب میگوید: نه، میخواستم بگویم ولی دلم نیامد که ناراحتشان کنم. شما از طرف من به ان ه بگویید که برای من گریه نکنند ما راه خود را یافته ایم. امام (قدس سره) راه را به همه جوانان نشان داده است.حال انتخاب با خود ان هاست بگویید می رویم تا اسلام و امام (قدس سره)و عاشورا بمانند از قول من از ان ها خداحافظی کنید.