وقتی برای شهادت انتخاب شوی دیگر فرق نمیکند چند ساله باشی یا در چه لباسی به خدمت مشغول شوی؛ چون تو برگزیده شده ای تا بخشی از مسیر هدایت را روشن کنی و این بار انتخاب خدا برای شهادت، شهید عابدی بود. شهید سعید عابدی فرزند محمدتقی در سال 1338 در خانواده ای متدین به دنیا آمد، پدرش کشاورز بود. با این حال وضع اقتصادی مناسبی داشتند، لذا دوران کودکی او با سختی زیادی همراه نبود و درس و تحصیل را در آرامش پشت سر گذاشت و در کارهای کشاورزی دوشادوش پدر کار می کرد و انسان راحت طلبی نبود. از دوره نوجوانی به ورزش پهلوانی کشتی روی آورد و ضمن کسب چندین مقام استانی، پس از مدتی به کسوت مربی گری مشغول شد. او به عنوان مربی و کمک مربی کشتی در شهر محلات سالها فعالیت کرده است و آموزش نوجوانان را بر عهده داشت. پس از اخذ دیپلم، عازم خدمت مقدس سربازی در لشکر همیشه پیروز 81 زرهی کرمانشاه شد و به عنوان سرباز تیپ بیستون پس از طی دوره آموزشی تا زمان شهادت به صورت کامل در جبهه های نبرد حق علیه باطل حضور داشت. او حتی در جبهه نیز ورزش را رها نکرد و با ایجاد تیم های کشتی و فوتبال دوستانش را به ورزش دعوت میکرد. سرانجام شهید عابدی در منطقه میش رنگین ایلام و به هنگام درگیری با نیروهای مزدور عراقی بر اثر اصابت ترکش، شهد شیرین شهادت را چشید. او چند روز قبل از شهادت از دوستان و همرزمانش حلالیت طلبید و به نوعی خبر از شهادت خود داد. پیکر شهید به زادگاهش منتقل و در گلزار شهدا به خاک سپرده شد.
زندگینامه
وصیت نامه
بسم الله الرحمن الرحیم
( إِنَّ اللَّهَ یُحِدُّ الَّذِینَ یُقَاتِلُونَ فِی سَبِیلِهِ صَفًّا کَأَنَّهُمْ بُنْیَانٌ مَرْصُوصٌ )
سلام به رهبر مستضعفان و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران، امام خمینی(قدس سره). سلام به تمام مجاهدان راستین اسلام. از آن روز که هابیل به دست قابیل شهید شد، باید گفت که آیا جز شهادت چیز دیگری هست که به خدای متعال نزدیک شد؟ سوگند به خدا که شهادت آرزوی من است. رمز پیروزی در خون شهید نهفته است و فریاد الله اکبر از هر قطره آن بلند می شود. آری، برادران و خواهران چنین است میراث مکتب حسین(ع) و یارانش. اما بعد از سلام گرم، از اعماق قلبم به شما پدر و مادر عزیزم، امید آن دارم که سلام فرزند حقیر خود را پذیرا باشید.
پدر و مادر، نمیدانم چگونه از شما قدردانی بکنم که از کوچکی مرا تربیت کردید. از شما و زحماتی که برایم کشیدید، سپاسگزارم و من هم همانگونه که درس مکتب بزرگ اسلام را یاد گرفتم، یاد گرفتم و عمل کردم و راه حسین(ع) را پیش گرفتم تا ظلم را از جای برداریم و پیام من این است: بدانید تا آخرین قطره خون، شعار (الله اکبر)، خمینی رهبر را چه در شعار و چه در عمل ، ای برادران و خواهران سر دادم. سلام گرم و صمیمانه ای به برادرانم و خواهرانم و دیگر اقوام و آشنایان می رسانم و همچنین به تمام دوستان و برادرانم و از کلیه آنان حلالیت می طلبم و امیدوارم که چون کوهی عظیم، مرگ مرا تحمل کنید تا روح من شادتر باشد و در تمام وقت سخن پدربزرگم یادم هست که میگفت و میگوید:(پسرم شما باید افتخار کنید؛ چون سرباز امام زمان(ع) هستید. چه خوش گفت پدر با من بیش از صد بار. خدایا، این امام(قدس سره) ما را، این ملت به پا خاسته ما را از تمام خطرها مصون بدار. استوارتر باد پیوند ناگسستنی مسلمانان جهان. نابود باد استکبار جهانی. پیش به سوی کربلای حسین (ع). خدا نگهدارتان. والسلام علی من اتبع الهدی.
با درود و دعا سعید عابدی – تاریخ وصیتنامه 1361/03/06 جبهه سرپل ذهاب