(خواهش میکنم اگر میخواهید برای شهیدی گریه کنید، به یاد سرور شهیدان امام حسین(ع) گریه کنید و دیگر اینکه حتماً همراه جنازه ام تربت پاک آقا و سرور آزادگان حسین بن علی(ع) را قرار دهید؛ بلکه شفاعت او و همنشینی با او نصیب و قسمت من بشود. دیگر عرضی ندارم و امیدوارم به زودی زود و با همت مسلمانان ریشه کفر خشکیده و از روی زمین برداشته شود.) این پاره ای از آرزو و خواسته شهیدی است که معنای واقعی ایثار و از خود گذشتگی از کلمات نابش فرو می چکد و از ما میخواهد اشک ها را بر مظلومیت شهید بی سر کربلاحسین(ع) جاری کنیم. آیین مسلمانی را به خوب آموخته بود که حضرت رضا(ع) فرموده:(اگر میخواهی بر کُشته ای گریه کنی، فَابکِ لِلحُسِین؛ بر حسین(ع) ما گریه کن که بالاتر از او کُشته ای نیست). سید محمد ناصر از سلاله پاک فرزندان زهرای مرضیه(ع)، در یکی از روزهای خوب خداوند در سال ۱۳۴۳ در شهر محلات و در خانواده ای شریف و دیندار پای در دنیای خاکی نهاد. ترنم روح نواز اذان و اقامه را که پدر در گوشش زمزمه کرد، او را به آیین مسلمانی و دوستی اهلبیت(ع)دعوت کرد. محمد ناصر، روزگار خنده ها و سخنان شیرین کودکانه را در دامان پر مهر پدر و مادری فداکار سپری کرد و سپس قدم در راه کسب دانش و فضیلت نهاد. پس از اتمام تحصیلات ابتدایی و راهنمایی، به دبیرستان شهید بهشتی رفت و توانست در رشته ی اقتصاد دیپلم بگیرد. سال های جنگ بود و ایران جوانان برومندش را برای دفاع از خاک کشور، به جبهه های نبرد فرا میخواند. نیروی بسیج، ارتش و سپاه دست به دست هم داده بودند و با تمام قوا در برابر صدام کافر میجنگیدند. او به سپاه پیوست و به عضویت این نهاد درآمد و سپس به جبهه نبرد اعزام شد و در چندین عملیات، حماسه ها آفرید و رشادت نمود. محمد ناصر، در گردان ولیعصر(عج)فرماندهی دسته بود و حُسن خلق و رفتار برادرانه اش، اعتماد و انگیزه رشادت را در رزمندگان برانگیخته بود. فرصت ازدواج و تشکیل خانواده نیافت و در مقابل درخواست های مکرر مادر، وظیفه پاسداری از دین و خاک را به ازدواج و زندگی شخصی ترجیح داده بود. سرانجام در پنجمین روز از اسفندماه سال ۱۳۶۴ در حین عملیات والفجر۸ در بندر فاو به شهادت رسید. پیکر مطهرش را در گلزار شهدای محلات به خاک سپردند.
زندگینامه
وصیت نامه
بِسم رب الشهداء و الصدیقین
… به نام آن که همه ما از او هستیم و به سویش باز میگردیم. با سلام و درود بیکران بر یگانه منجی عالم بشریت، امام زمان(عج)و نایب بر حقش، امام خمینی(ره)و همچنین بر شهیدانی که اسلام را با خون خویش زنده نگه داشتند. خدمت همشهریان عزیز، خانواده های شهدا و مجروحان و کسانی که اسلام را دین خویش قرار داده اند، سلام عرض میکنم و با کمال احترام، با این که خود را کوچکتر از این میدانم که پیامی درخور و شایسته برای شما عزیزان داشته باشم، نکاتی چند را معروض میدارم. همانطور که مطلع هستید، هر شهید از خود دو چیز باقی میگذارد؛ یکی خون و دیگری پیام تا نسل های آینده از خونش پربار و آگاه شده و در جهت تکامل گام بردارند و دیگری پیام برای اینکه جهت و هدف او را برای تکامل جامعه به مردم برساند و میدانید که پیام شهیدان مسئولیتی سنگینتر از هر مسئولیت دیگری بر عهده شما میگذارد. مسئولیتی که ما از آقا امام حسین(ع)بر گردن خویش و بر خود حس کردیم و تا پای جان هم برای انجام این تکلیف الهی ایستادگی کردیم تا این امامت به دست صاحب اصلی خود، امام زمان(عج)برسد. امروز روزی است که کناره گیری از مسئولیت، مجازاتی سنگین در بر دارد و امام خمینی(ره) همان ندای چهارده قرن پیش را که امام حسین(ع) سر داده بود، دوباره زنده کرده است و اگر کسی به ندای او که ارزشش آن چنان زیاد است که بعضی ها باورشان نمیشود و ظرفیت مهم و درک او را ندارند و برخی چنان عاشقش شده اند که در این ظلمت کنونی تنها رهنمایی که برای نجات خود یافته اند، وجود این گوهر گرانمایه و چراغ هدایت است، پاسخ نگوید و به ریسمان الهی چنگ نزند، گمراهی اش از آفتاب واضحتر میباشد. چه میگویم که تا قلب و دل پاک نشود، نمیتوانیم ارزش چنین هدایتگر و نجات دهنده ای را درک کنیم. نصیحت برادرانه ی این حقیر به شما عزیزان این است که قدر این نعمت الهی را بیشتر بدانید و تفرقه را از خود و از بین جامعه بزدایید و بردارید. کمتر صحبت کنید و پربار و با ارزش صحبت کنید. مرگ را همیشه به یاد داشته باشید که ترمزی محکم برای جلوگیری از امنیت و کبر و غرور است. از شما می پرسم و میخواهم که فکر کنید آیا وظیفه مسلمان واقعی مگر این نیست که جلوی ظلم را بگیرد؟ آیا ظلمی که اسرائیل و استکبار جهانی بر مسلمین به خصوص شیعیان روا میدارند، کم است؟ چرا قرآن را تحریف کرده و آیه هایش را کم و زیاد میکنند؟ زیاد نگویم. فقط خواهش دارم مساجد را پر کرده و دعاها را بیشتر بخوانید. امروز پر شدن مساجد بسیار بسیار اهمیت دارد. دنیا دوستی را رها کنید؛ زیرا منشأ تمام بدی ها است. یک حدیث:( قال علی(ع)، ای انسان، وصی خود باش و آنچه دوست داری بعد از تو در کارهای نیک با اموالت کنند، خودت در حیات خود انجام بده). ضمناً در حدود یک سال و نیم روزه و نماز قضا دارم که از پول سپاه و یا از طریق برادرانم عطا و جمال پرداخت شود. هر چه وسیله و لباس و غیره نظامی دارم، در جهت اسلام استفاده کنید و اگر از فامیل و خانواده استفاده نداشتند، به بسیج تحویل دهید و پولی که دارم برای نماز و روزه بدهید. کمال قدردانی از زحمات پدر و مادر عزیز و گرامی ام دارم که برای این فرزند خود انجام داده اند و از خداوند تبارک و تعالی و رب کریم که بخشش او بینهایت است، تقاضا دارم تمام ما را عاقبت به خیر کند. انشاءالله! خواهش میکنم اگر میخواهید برای شهیدی گریه کنید، به یاد سرور شهیدان امام حسین(ع) گریه کنید و دیگر این که حتماً همراه جنازه ام تربت پاک آقا و سرور آزادگان حسین بن علی(ع) را قرار دهید؛ بلکه شفاعت او و همنشینی با او نصیب و قسمت ما بشود. دیگر عرضی ندارم و امیدوارم به زودی زود و با همت مسلمانان ریشه کفر خشکیده و از روی زمین برداشته شود.
خداحافظ.