تنها هفت ماه از شهادت برادرش محمدرضا (امیر) گذشته بود که محمدجعفر نیز عزم سفر کرد. دنیا برایش کوچک شده بود. او به درجات بالای سیر الی الله رسیده بود. در بیست سوم آذرماه 1339 ، در شهرستان محلات در خانواده ای معتقد و مقید به مسائل دینی متولد شد. پدرش در واقع حبیب خدا بود و به کار و کسب مشغول. او از آن دست از کسبه ای بود که حرام خدا را حرام و حلالش را حلال میدانست و همین امر سبب شده بود در رزق و روزی فرزندانش بسیار دقیق باشد تا لقمه ای شبهه ناک تناول نکنند و این راه کسب حلال را به فرزندش نیز آموخت، فرزندی که پس از سپری کردن دوره نوجوانی شغل پدر را در پیش گرفت. در پیروزی انقلاب هر چه در توان داشت در طبق اخلاص گذاشت و پس از آن نیز در حوادث انقلاب سهیم بود چون انقلاب را متعلق به خود و تمامی مستضعفین میدانست و معتقد بود در دستاورد بزرگ انقلاب یعنی آزادی همه سهیمند. فوق دیپلمش را که گرفت در اوای سال 1365 ازدواج کرد.
آن روزها علاوه بر کسب و کاری که داشت در حوزه علمیه محلات هم تحصیل میکرد. در آغازین روزهای خرداد 1365 شهادت برادرش اتفاق افتاد و او که با قامتی استوار در کنار خانواده این شهادت را پذیرفته بود پس از مدتی عزم جبهه کرد تا سلاح برادر شهیدش بر زمین نماند. عشق و علاقه وافر او به تحصیل در حوزه علمیه سبب شد تا قبل از عزیمت به جبهه، آشنایان را به تحصیل در حوزه علمیه ترغیب کند.
مهدى و کمیل را به حوزه هاى علمیه بفرستید تا عالمی عام و خدمتگزارى صدیق به اسلام بار بیایند.من اگر چه دیر فهمیدم و یا این که خداوند توفیق بودن با این عزیزان و بندگان کار خدا را به من نداد. ولى باز در مدت کوتاهى که با این مخلصان بودم توانستم توشه اى از آنها برگیرم پس شما را سفارش مىکنم به اینکه حتماً مهدى و کمیل را در این راه بگذارید تا هم خود و همه جامعه هدایت شوند. از سرانجام از سوی بسیج در جبهه حضور یافت و بیست و دوم دی ماه 1365 در منطقه جنگی شلمچه در عملیات کربلای 5 بر اثر اصابت ترکش به شهادت رسید. پس از هفت ماه در کنار برادرش در گلزار شهدای محلات آرام گرفت.
زندگینامه
وصیت نامه
بسم الله الرحمن الرحیم
( یَرْفِرْ لَکُمْ ذُنُوبَکُمْ وَیُدْخِلْکُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِی مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ وَمَساکِنَ طَیِّبَةً فِی جَنَّاتِ عَدْنٍ ذَلِکَ الْفَوْزُ الْعَظِیمُ وَأُخْرَى تُحِبُّونَهَا نَصْرٌ مِنَ اللَّهِ وَفَتْحٌ قَرِیدٌ وَبَشِّرِ الْمُؤْمِنِینَ.)
با درود و سلام بر تمامی انبیاء الهى که از طرف خداوند بزرگ براى راهنمایى بشر برگزیده شدند و رسالت خویش را به نحو احسن انجام دادند به خصوص پیامبر اکرم(ص) و دختر گرامی اش حضرت فاطمه زهرا(س)و دوازده امام(ع) پاکو معصوم و با سلام به محضر مقدس فرمانده اصلى رزمندگان اسلام آقا امام زمان(عج)و نائب بر حقش امام(ره) امت و با سلام بر شهداى گرانقدر راه حق و فضیلت که از ایثار جان خویش دریغ نکردند و به وظیفه عمل کرده و مسئولیت ما را سنگین تر کردند، امیدوارم توانسته باشیم به وظیفه خود عمل کرده باشیم. در زمانی که هل من ناصر ینصرنى امام(ره)امت بلند است و همچون جدش امت را به کمک میطلبد لازم بود که به ندایش لبیک گوییم و اگر مورد رضاى حق واقع شود چنین کردیم.
انشاءالله شما امت مقاوم نیز به ندایش لبیک گویید اگر ادعاى پیروى و شیعه بودن اباعبدالله حسین(ع) را داریم باید از ولى فقیه اطاعت محض را بنمائیم و باید سلیقه هاى شخصى را کنار گذارده همه تحت پرچم واحد اسلامی به رهبرى امام خمینى(ره) براى خدا و اسلام خدمت کنیم و اگر چنین نکنیم به خدا قسم در روز قیامت سخت از زیانکاران خواهیم بود.و انتظار شفاعت ائمه(ع) و شهدا را نیز نباید داشته باشیم. من بنده حقیر گناهکار نیز طبق وظیفه شرعى و الهى خود پا به جبهه هاى نور علیه ظلمت نهادم تا روز قیامت در پیشگاه پیامبر اکرم(ص) و ائمه معصومین(ع)رو سفید باشم.
آرى از باب تذکر و بستن دهان منافقین و دشمنان کوردل تکرار می کنم که من محمدجعفر رضائى فرزند حبی الله از روى عقل و تشخیص وجوب شرکت در جبهه به وظیفه خویش عمل کرده، در جبهه ها حاضر شدم. دهانش شکسته باد کسى که می گوید اینها را به زور به جبهه می برند یا مغزشان را شستشو داده اند. منتظر عذاب بزرگ و دردناک روز قیامت باشید تا معلوم شود چه کسى بر حق بوده است.
و اما اى مادرم و اى پدرم! با عرض پوزش و عذرخواهى از شما عزیزان که عمرى برایم زحمت کشیدید و خون دل خوردید تا به این سن و سال رسیدم و حال که می بایستى من تلافى زحمات شبانه روزى شما را بکنم، شما را رها کرده و به جبهه ها آمدم. می دانم که خودتان با عقل و درایت خویش عمل مرا پسندیده می دارید و اشکالى نمی کنید.
شاید منافقانى پیدا شوند و نغمه هاى شوم شیطانى در گوش شما زمزمه کنند. به محض مشاهده این نغمه ها بدانید که این صداى شیطان است و از خود برانید. من راضى نیستم سخنان چنین کسانى را بشنوید. بدانید مرگ همه انسانها دیر یا زود فرا می رسد و هیچکس در این دنیا نمی ماند. حال که چنین است چرا انسان مرگ سرخ و زیبا را انتخاب نکند یعنى شهادت را چرا که یکى از معصومین میفرماید: … بهترین و گرامی ترین مرگ ها قتل به معنى شهادت در راه خدا است. پس اى پدر و مادرم به قضا و قدر الهى که مرگ است، اعتراض نکنید. اگر من حال مرگم فرا نمیرسید فوقش 26 تا 36 سال دیگر که حتماً فرا می رسید ولى نمیدانم آن موقع با چه وضعیتى می میرم آیا در حال بیمارى تصادف و یا مرگ هاى دیگر.
– مسئله بعدى تلاش براى کسب و کار حلال و روزى پاک و طیب است به این مسئله اهمیت زیادى بدهید و آن را سرسرى نگیرید.
– مطلب بعدى این که راضى نیستم ضد انقلابیون در تشییع جنازه و مراسم ختم من شرکت کنند. اینان ظاهراً در این مواقع خود را با مردم وفق می دهند ولى در مواقع لزوم نه تنها کار به کار انقلاب و اسلام ندارند که هیچ بلکه ضربه هاى کارى هم می زنند مگر تصمیم بگیرند تغییر مرام و عقیده بدهند و خود را خدمت انقلاب و اسلام قرار دهند.نکته دیگر این که بیشتر از یک مجلس ختم برایم برگزار نکنید. چه این که ما هیچ دستورى در برگزارى شاید بیشتر از یک جلسه نداشته باشیم و این مسئله خود اسرافى هست خصوصاً مجالسى که در خانه ها برگزار می کنند. بدانید که راضى نیستم و به جاى این مخارج اگر خواستید کار نیکى انجام دهید مقدارى به فقرا کمک کنید که بیشتر اجر دارد.
شاید ساعاتى بیشتر به عملیات باقى نمانده باشد که من در منطقه خونین شهر در حال نوشتن چنین کلماتى هستم انشاءالله به حول و قوه الهى و یارى امام زمان(ع) بتوانیم در این عملیات با اخلاص شرکت کنیم. شما هم براى نصرت اسلام بر کفر دعا کنید. براى آمرزش گناهان ما هم دعا کنید.
در آخر از تمام شما عزیزان! پدر، مادر و مادربزرگ و عیالم و خواهران و برادرانم و دوستانم نیز می خواهم ادامه دهنده راهم باشند و برادرانم نیز گوش به حرف رهبر و در خط اسلام باقى بمانند. دوستانم نیز ادامه دهنده راهم باشند تا همدیگر را در بهشت ملاقات کنیم. دیگر عرضى ندارم فقط براى سلامتى و موفقیت و طول عمر امام(قدس سره) و پیروزى اسلام بر کفر دعا کنید. اگر ما به کربلا نرسیدیم و شما انشاءالله به کربلا رسیدید به جاى ما هم زیارت کنید.
فقیر الى الله محمدجعفر رضائى.
۷ دیدگاه در “شهید محمدجعفر رضایی”
عکس سوم مربوط به این شهید نیست
سلام وقت به خیر
ضمن تشکر از اطلاع شما عکس مورد نظر بعد از بررسی از سایت حذف شد. سپاس
هوالعزیز
با شهید محمدجعفر رضایی سال ۶۳ منطقه ربط در سردشت همراه بودم . او جسم و روحش مال این دنیای مادی و خاکی نبود . معرفت بود وصفا . در همین ایام بود که نادر حسینی آسمانی شد . حدود ۲۳ نفر از بچه های محلات با هم بودیم که تیپ شهید ناصر کاظمی در ربط (ساختمانهای فرسوده ملامصطفی بارزانی) را آماده سازی کردیم و بچه های محلات هر کدام مسولیتی در این تیپ داشتند . یادشان گرامی
هر چه سعی کردم با شهید نادر حسینی عکسی به یادگار بگیرم ، سریع از کادر دوربین خارج میشد و مرا سر کار میگذاست تا اینکه به ناگاه او را به زور نگه داشتم و عکس گرفنه شد و اینک در آلبومم خاطره است . عکسی دسته جمعی در تیپ شهید ناصر کاظمی سردشت دارم که اکثر محلاتی و چند تن از آنها آسمانی شده اند . با تشکر از عریزان مخلص این سایت .
سلام وقت به خیر
ضمن تشکر از نظردهی شما، لطفا اگر عکس یا اطلاعاتی از شهدای محلات دارید به شماره ۰۹۱۸۳۶۶۳۷۲۷ در تلگرام یا ایتا ارسال نمائید.سپاس
با عرض سلام .
به روی چشم . خاطراتی با عزیزان ، شهیدان والامقام : غلامعلی جمشیدی ، محمد خاکپور ، علیرضا رضایی ، مجتبی شبانی ، علی اکبر جمهوری ، اله داد زمانی ، فیروزی ، یعقوب حسنی و…. … که خاطراتشان آرام بخش است و قوت دل . ولی متاسفانه فرهنگ ایثار و از خودگذشتگی این قهرمانان در دنیای مادی امروز کمرنگ شده و این دردآور است .
در سردشت قبل از اعزام به ربط ( حدود ۴۵ کیلومتری سردشت ) که منطقه ای خطرناک تر بود و فاقد امکانات ، به شهید محمدجعفر رضایی از فرماندهی سپاه سردشت درخواستی کتبی دادند و او نامه را سریع پاره کرد ، به واسطه حس صمیمیت با او ، کنجکاو شدم و موضوع نامه را جویا شدم ، جوابی نداد و لبخند ملایمی زد ، پافشاری کردم و با اصرار جواب داد که از او درخواست کرده اند که در سردشت بماند . گفتم خوب اینجا که بیشتر نیاز دارند بمان و پاسخش : (من که نیامده ام برای راحتی و امکانات ) . بسیاری از مطالب و بیانش را از نگاه نافذش می شد درک کرد . رزمنده ها احترام خاصی به نوع رفتار و عملکرد او داشتند ( لازم نبود قبلا او را دیده باشی و در نگاه اول دلبری میکرد) و با وجودی که تیپ با اندک نیرو به نوعی در خطر محاصره ضد انقلاب قرار داشت و جاده از ۸صبح تا ۵ بعدازظهر تامین داشت ، بیشتر از همه فعالیت میکرد و پاسداری میداد . یادشان گرامی و راهشان پررهرو باد .
در اولین فرصت اطاعت امر . پایدار باشید
عرض سلام و سپاس که برای پایداری و بیان ایثار و شهادت رزمندگان بی ادعا و قهرمانان وطن گام بر میدارید . تعدادی عکس ارسال شد ، با خطی دیگر .