شهید والا مقام محمد حبیبی عاشقی دیگر از عشاق ایران زمین، کسی که در طلب وصال معشوق بال و پر گشود و برای رسیدن به قرب الهی در آسمانی آبی و پهناور شهادت به پرواز در آمد. وزنه های دنیا طلبی را از پایش گشود و با بال و پری از جنس شجاعت و فداکاری به پرواز در آمد تا به آنچه که لایق یک انسان واقعی و خدا دوست است،برسد. او از جان گذشت تا به معشوق برسد و این نهایت سعادت است. شهید محمد حبیبی در اولین روز از مرداد ماه سال 1346 در اوج گرمای تابستان زمانی که گرما و نور خورشید به بیشترین شک به ایران زمین می تابید و مردم از تابستان زیبا برای برداشت محصولات و کارهای کشاورزی استفاده می کردند، در محلات دیده به جهان گشود. در خانواده ای متدین و مذهبی پرورش یافت و از همان ابتدای کودکی یاد گرفت که در راه رضای خداوند قدم بردارد. روزهای کودکی با خنده های از ته دل و شادی های ماندگارش به سرعت سپری شد و زمان رفتن به مدرسه فرا رسید. محمد وارد دبستان شد و درسش را تا پایان دوره ابتدایی با موفقیت پشت سر گذاشت و پس از آن وارد مقطع راهنمایی شد تا دوم راهنمایی درس خواند و پس از آن به خاطر مساعد نبودن شرایط ادامه تحصیل نداد. پس از فراغت از تحصیل از آنجا که از پدر و مادر، زحمت کشی و کسب روزی حلال را آموخته بود، به کار مشغول شد و تلاش کرد تا گوشه ای از کار خانواده را به دوش بکشد. بنابراین در گل فروشی شروع به کار کرد. روح لطیف و عواطف انسانی که در وجودش رخنه کرده بود، آن قدر زیاد بود که شغل لطیف و زیبای گل فروشی برازنده مهربانی های فراوانش بود. با خواهران و برادرش بسیار مهربان و خوش برخورد بود و به نماز و عبادت و مسائل دینی علاقه زیادی داشت. سعی می کرد تمام کارهایش در راه رضای خداوند باشد تا جایی که خانواده پس از شهادتش متوجه شدند از چهار کودک بی سرپرست مراقبت می کرده و مخارج آنها را می فرستاده. این روح بلند و این طبع لطیف تنها شهادت و رسیدن به قرب الهی برازنده وجودش بود. زمانی که برای اعزام به خدمت مقدس سربازی فرستاده شد مدتی را به عنوان پاسدار وظیفه لشکر مهندسی رزمی 42 قدر در جبهه بود و چندین بار زخمی و مجروح شد. حتی زمانی که شیمیایی شده بود و مردم اهواز با پیدا کردن شماره خواهرش او را به خانه خواهر فرستاده بودند نامه هایی می نوشتند و به پدر و مادر تحویل می دادند تا خانواده نگران و ناراحت نشوند. شهید محمد حبیبی 21 ماه در جبهه های حق علیه باطل خدمت کرد تا این که سرانجام در پنجم خرداد ماه سال 1367 در شلمچه با اصابت ترکش به سرش به شهادت رسید. پیکرش در گلزار شهدای شهر محلات به خاک سپرده شد.