شهید الله داد زمانی

مشخصات

نام و نام خانوادگی

شهید الله داد زمانی

نام پدر

حاجی

تاریخ تولد

22/06/1336

محل تولد

الیگودرز

تاریخ شهادت

20/01/1367

محل شهادت

خرمال

مزار

گلزار شهدا محلات _ قطعه سه

نام عملیات

والفجر ۱۰

شغل

پاسدار

عضویت

کادر سپاه

شهید الله داد زمانی فرزند حاجی در بیست و دومین روز از شهریورماه سال 1336 در روستای کاظم آباد از توابع شهرستان خمین و در خانواده ای مذهبی و متدین که اهل کار و تلاش و زحمت بسیار بودند، دیده به جهان هستی گشود. اخلاق حسنه ای داشت و با همه به خوبی و احترام برخورد می کرد و ارتباط خوبی هم با خانواده اش داشت. دوران کودکی اش را در دامان سبز پدر و مادری مهربان و دلسوز و فداکار سپری کرد. خوش برخورد و خوشرو بود. از دوران کودکی نشان داد که اهل کار و تلاش و زحمت بسیار است و از بی کاری فرار می کرد. پدرش کشاورزی می کرد و او نیز در کنار پدر به کار و تلاش روی آورد. نمازش را از مادرش آموخت و پایش به مسجد باز شد. روزگار را به گونه ای سپری می کرد که بیشتر عبادت خداوند را به جای بیاورد. قرآن خواندن را از مسجد آموخت. به مادر و خواهرانش مدام سفارش حجاب را می کرد و می گفت که حجابتان باید به گونه ای باشد که آبروی دین را نبرید و برای حجاب تأسی کنید به حضرت زهرا (س). در سال 1356 ازدواج کرد و در هنگام شهادت یک پسر و سه دختر داشت. پس از پیروزی انقلاب اسلامی و تشکیل سپاه به عضویت این نهاد انقلابی درآمد و در شهر محلات مشغول به خدمت شد. از شروع جنگ تحمیلی بارها به جبهه اعزام شد و در آخرین مرحله مسئول تسلیحات گردان ولیعصر (عج) از لشکر 17 علی بن ابیطالب (ع) بود. یکی از همرزمانش می گوید: سال 1367 موقع عید و عملیات والفجر 10 در حلبچه عراق بود. ما را از پادگان اندیمشک بردند برای عملیات. یادم ه ت وقتی ما را به آنجا بردند، بمباران شیمیایی حلبچه به پایان رسیده بود. ماشین بالای تپه نمی آمد و ما مجبور بودیم تا با قاطر آب و غذا بیاوریم. آب نداشتیم و مجبور بودیم برای استحمام به چشمه                     آبی که در پائین کوه بود، برویم. روزی من برای استحمام رفتم و چون از چادر تدارکات فاصله داشت، پنهان بود. هواپیماهای عراقی آمدند و مدتی نگذشت که بمباران شروع شد. دیدم که الله داد دارد با حالتی مضطرب به سمت من می آید. و فریاد میزند که تمام بدنم می سوزد. گفتم که چرا؟ گفت: هواپیماها بمباران شیمیایی کردند. سرانجام در بیستم فروردین ماه سال 1367 در منطقه خرمال بر اثر اثرات ناشی از بمبهای شیمیایی دشمن به شهادت رسید. پیکر مطهرش را در شهرستان محلات به خاک سپردند.

زندگینامه

وصیت نامه

اى کسانى که ایمان آورده اید همچون کسانى نباشید که کفر ورزیدند و به برادرانشان هنگامى که به سفر رفته و در سفر مردند و یا جهادگر شدند و کشته شدند گفتند: اگر نزد ما مانده بودند نمی مردند و کشته نمی شدند. شما چنین سخنانى مگویید تا خدا آن را در دلهایشان حسرتى قرار دهد و خداست که زنده مى کند و می میراند و خداست که به آنچه مى کنید بیناست… » لازم می بینم که در آخرین فرصت که لحظه های انتظار به سرآمده و سربازان امام زمان (عج) خودشان را برای نبردی سرنوشت ساز آماده نموده اند، تذکراتی را به فرزندان عزیزم زهرا و مریم و زینب خانم که امید آینده کشور و انقلاب مقدس اسلامیمان می باشند، بدهم. ای فرزندان عزیزم، شما باید بدانید که همه ما بندگان خداییم و تنها خدای قادر متعال است که همه نعمت ها بیکران را آفریده و ما و همه موجودات عالم را آفریده و برای هدایت ما انسان ها پیامبران عظیم الشان را فرستاده و کتاب نجاتبخش و هدایتگر قرآن را برای ما به پیامبر (ص) نازل کرده و دین اسلام را چراغ هدایت ما قرار داده و بدانید که خلقت های الهی بیهوده نبوده، بلکه برای اینکه ما به عظمت خدا شناخت پیدا کرده و تنها او را پرستش کنیم، آفریده شده اند. تنها راه نجات ما اطاعت از دستورات و فرامین الهی می باشد. به طور کلی بر ما واجب است که از همه دستورات الهی که در قرآن کریم گنجانده شده، به طور مطلق از جان و دل پذیرفته و آنها را مو به مو در زندگی و جامعه مان پیاده کنیم و این وظیفه و تکلیف شرعی و الهی است که بر دوش همه ما مسلمانان گذاشته شده است. زمانی می توانیم مدعی شویم که مسلمان واقعی هستیم که در جهت حفظ و پاسداری از ارزش های اسلامی، کوشا باشیم و در راه دفاع از اسلام عزیز که دین و آیین الهی ما است، ایثار و فداکاری کنیم. بدانید، همان طور که خواندن نماز و گرفتن روزه و دیگر دستورات الهی بر ما واجب است؛ حفظ و دفاع از آن هم واجب است. به خاطر عظمت و بزرگی دین مقدس، هرگز دشمنان اسلام تاب و مقاومت این خورشید عالم تاب را ندارند؛ بنابراین هر روزه در صدد نابودی آن هستند و این وظیفه ماست که با دشمنان اسلام به نبرد و کارزار بپردازیم و آنها را به کمک و یاری الله از بین ببریم و اسلام را در سراسر جهان حاکم کنیم. ای فرزندان عزیزم بدانید که من فقط و فقط برای دفاع از اسلام و قرآن و انقلاب و نظام جمهوری اسلامی به میدان جهاد آمدم و اگر شهید هم شدم، این افتخار من و شما خواهد بود که در راه دفاع از اسلام عزیز کشته شدم. وصیتم به شما فرزندان این است که هرگز از یاد و ذکر خدا غاف نباشید؛ چرا که هر چه هست، خدای عزوجل است. ما همه بنده او هستیم. در انجام دادن دستورات الهی همیشه کوشش و جدیت کنید. تنها و تنها در زیر پرچم اسلام باشید و در جهت حفظ و پاسداری اسلام عزیز نهایت تلاش و فداکاری را انجام دهید. حامی و پشتیبان انقلاب و نظام جمهوری اسلامی باشید. بدانید که این انقلاب اسلامی و نظام جمهوری اسلامی، هدیه ای است که از خداوند به ما رسیده و رهبر انقلاب اسلامی، حضرت امام خمینی (قدس سره)، فرزند رسول خدا حضرت محمد (ص) و امامان معصوم (ع) و جانشین حضرت مهدی (عج) می باشد. حامی و پشتیبان ولایت فقیه که در وجود امام خمینی (قدس سره) متجلی است، باشید. حجاب اسلامی که سلاح کوبنده شما علیه دشمنان است، حفظ کنید. تقوا، تقوا را سرلوحه زندگی خود قرار دهید. به امید دست یافتن به یکی از دو پیروزی بزرگ یعنی فتح کربلای حسینی یا زیارت قبور ائمه (ع) و آزادی قدس عزیز و با رسیدن به درجه اعلای شهادت.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

سایدبار
برای دیدن نوشته هایی که دنبال آن هستید تایپ کنید.